حافظ شیراز

حافظ شیراز,شهر شیراز,اشعار حافظ ,همراه باشاعران ونویسندگان

حافظ شیراز

حافظ شیراز,شهر شیراز,اشعار حافظ ,همراه باشاعران ونویسندگان

دانلود تحقیق تلخیص چند کتاب پیرامون شاهنامه


شاعر و پهلوان در شاهنامه / الگار دیویدسن- مترجم: دکتر فرهاد عطایی- تهران: نشر تاریخ ایران، زمستان 1378. این اثر مقدمه مترجم، پیشگفتار و مقدمه مولف و نه فصل را شامل می‌گردد. در مقدمة مترجم، او پس از توضیحی کوتاه پیرامون فردوسی و شاهنامه به شیوه‌ی پژوهش پروفسور دیویدسن اشاره می‌کند و بیان می‌دارد که او معتقدست اتکا به منابع مکتوب به تنهایی نمی‌تواند ما را به شاهنامه‌ی فردوسی رهنمون گردد. به اعتقاد او، بر اساس شواهد خود شاهنامه و شواهد بیرونی، فردوسی بخش ...

روش مقاله نویسی


روش مقاله نویسی

روش-مقاله-نویسیآموزش روش مقاله نویسی، مورد استفاده در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در تمامی رشته های تحصیلی...دانلود فایل

رمان و اکنون سرنوشت را بنواز


رمان و اکنون سرنوشت را بنواز
قیمت: 5,000 تومان

بخشی از رمان و اکنون سرنوشت را بنواز(یا همون دیدگان بسته ی عشق)


شب شده بود و تاریکی بیش از حد اتاق، استاد سعیدی را به یاد حرفهایی که شروین در اتاق اساتید زده بود انداخت؛ برای رهایی یافتن از افکار پریشانش به پیانویِ قدیمی‌اش پناه برد و سرگرم نواختن شد. سیمین که صدای پیانو را شنید صندلی‌ای برای خود آورد و کنار پدر نشست. با آمدن او استاد سعیدی دست از نواختن کشید و روی کاناپه نشست. سیمین به سمت پدرش برگشت و پرسید: « ازم دلخورین؟ » پدر که نمی‌خواست در آن حال با دخترش حرف بزند از جایش بلند شد تا به اتاقش برود که سیمین دست به کمر رو به رویش ایستاد و گفت: « جوابمو ندادین. » پدر به چشمان درشت سیمین که سیاهی‌اش به شب طعنه ‌می‌زد خیره شد و پرسید: «اگه چشمات خوب نشدن چی؟»


-  اونوقت نمی‌بینم؛ مثل الان! اما اگه خوب بشن ...


سیمین بدون این که حرفش را تمام کند در افکار خود غوطه‌ور شد؛ وقتی به خود آمد که صدای ماشین پدر را از دور شنید. به اتاقش رفت و پنجره را باز کرد تا هوای سرد حالش را جا بیاورد که قطرات باران روی صورتش فرود آمدند و او را به نواختن ویولن ترغیب کردند. دقیقه‌ای بیشتر ویولن نزده بود که صدای رعد وحشتناکی او را به سکوت واداشت؛ ویولنش را روی تخت گذاشت و خواست پنجره را ببندد که صدای سنگی که به شیشه‌ خورد مانعش شد. سرش را تا آنجا که امکان داشت از پنجره بیرون برد و با صدای بلند پرسید: «کی اونجاست؟» سینا با صدایی که بر اثر سرما می‌لرزید جواب داد: «منم سیمین خانوم، نترسین.»  سیمین لبخندی زد و از پنجره فاصله گرفت. سینا که آمده بود حرفهای مهمی به او بزند چند باری نامش را صدا زد تا بالاخره سیمین در آستانه‌ی در ظاهر شد و رو به روی سینا ایستاد. سینا بی‌مقدمه کتابی را که در دست داشت به او داد و گفت: « وقتی برگشتین بخونینش. » سیمین برای این که بتواند کتاب را در دستانش نگه دارد ویولن را به سینا سپرد و به دقت جلد صیقلی کتاب را لمس کرد و آه کشید. سینا به چهره‌ی گرفته‌ی سیمین خیره شد: « چرا ناراحت شدین؟ »


-  نمی‌تونم بخونمش.


-  گفتم تو راه برگشت؛ بعد عمل، وقتی چشماتون خوب شد.


سیمین لبخندی زد و کتاب را محکم در آغوش گرفت. سینا نگاهی به ویولن انداخت و با دودلی پرسید: « این پیشم بمونه؟ » سیمین آرشه را هم به او سپرد و گفت: « قول می‌دی مواظبش باشی؟ »  


-  مثل جونم ازش مواظبت می‌کنم به شرط اینکه تو هم قول بدی مواظب خودت باشی.


 سیمین لبخندی زد و به فکر فرو رفت. سینا با نگرانی به سیمین که ناراحتی در چهره‌اش موج می‌زد خیره شد و پرسید: « چی شد؟ »


-  اگه خوب نشدن چی؟ اگه نتونستم کتابو بخونم؟


-  اونوقت آخرین برگه‌شو بخون.


سیمین با اشتیاق کتاب را باز کرد تا آخرین صفحه‌اش را بخواند که سینا با دلخوری گفت: « حالا نه. » بعد از اینکه سیمین کتاب را بست ادامه داد: « هر اتفاقی بیفته، تو یه چیزی واسه خوندن داری پس نگران نباش! » سیمین لبخندی زد و سرش را بالا گرفت. سینا لحظه‌ای به چهره‌ی زیبایِ سیمین خیره شد و بعد سرش را پایین انداخت که متوجه پای برهنه‌ی او شد: « چرا کفش نپوشیدی؟ » سیمین که تازه متوجه سرمای زمین شده بود روی نوک انگشتانش ایستاد و با خود زمزمه کرد: « کفش نپوشیدم؟! »


-  اینطوری مواظب خودتی؟


 سیمین بدون خداحافظی وارد خانه شد و در را پشت سرش بست. سینا به پنجره‌ی باز اتاق که باد آن را به رقص درآورده بود خیره شد که سیمین پشت پنجره ظاهر شد و با صدای بلند گفت: «من سر قولم هستم.» سینا پالتویش را دور ویولن پیچید و فریاد زد: « منم سر قولم هستم. » سیمین دستی به نشانه‌ی خداحافظی برایش تکان داد و او را زیر باران تنها گذاشت...



بقیه اش چی میشه؟ کی می دونه؟ اونی که کتابو خونده باشه! 


اگه دوست دارین از باقی ماجرا با خبر بشین کتابو تهیه کنید.


موفق و خوشحال باشید:)


خرید        سوال از فروشنده

محمد حسین بهجت تبریزی ، استاد شهریار

میلاد امام هادی  علیه السلام مبارک

روز شعروادب فارسی ویاد وخاطره استاد محمد حسین شهریار گرامی باد


محمد حسین بهجت تبریزی ، استاد شهریار - تحقیق فارسی عمومی

قیمت: 4500 تومان

در این مطلب به زندگی و آثار محمد حسین بهجت تبریزی ( استاد شهریار )پرداخته ایم.

فارسی عمومی


این مطلب شامل این قسمت ها است:

    زندگینامه
    سیری در آثار
    اشعار ولایی
    ویژگی سخن
    سبک شناسی آثار
    روز ملی شعر و ادب
    منابع تحقیق



فرمت فایل: DOC (ورد 2003) قابل ویرایش
تعداد صفحات: 18

خرید        سوال از فروشنده


تاثیر قرآن و حدیث در ادب فارسی

تاثیر قرآن و حدیث در ادب فارسی

قیمت: 15,000 تومان

توضیحات دانلود

فایل صوتی صدای پای اب (سهراب سپهری)باصدای خسرو شکیبایی در3 بخش

فایل صوتی صدای پای اب (سهراب سپهری)باصدای خسرو شکیبایی در3 بخش

قیمت: 2,900 تومان

توضیحات دانلود

تاریخ ادبیات و سبک شناسی )رشته زبان و ادبیات فارسی)

تاریخ ادبیات و سبک شناسی )رشته زبان و ادبیات فارسی)

قیمت: 5,500 تومان

توضیحات دانلود

پژوهش زن در خلال شاهنامه فردوسی

پژوهش  زن در خلال شاهنامه فردوسی

قیمت: 2,000 تومان

توضیحات دانلود

خواجه شمس الدین محمد حافظ 23

خواجه شمس الدین محمد حافظ 23

قیمت: 3,000 تومان

توضیحات دانلود

سیمای جامعه ایران در اشعار محتشم کاشانی

سیمای جامعه ایران در اشعار محتشم کاشانی

قیمت: 7,500 تومان

توضیحات دانلود

شرح حالی از مولوی

شرح حالی از مولوی

قیمت: 450 تومان

توضیحات دانلود

یادداشتی از دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی درباره تخلص

یادداشتی از دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی درباره تخلص

قیمت: 1,000 تومان

توضیحات دانلود